دلم برات تنگ شده جونم
می خوام ببینمت نمی تونم
بین ما دیوارای سنگی فاصله یک عمر می دونم

بغض ترانم شکستم
می خوام بگم عاشقت هستم
تو عین ناباوری شب
خالی گذاشتی هر دو دستم

تو بودی تمام هستی مستی راستی تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من

نیمه شب از خوابم پا میشم
نیستی پیشم باز دیونه میشم
دوری تو تیشه زد به ریشم       نیستی پیشم
بی صدا از من خالی میشم
هم صدا با بیداری میشم
گونه هام خیس از شبنم غم   نیستی پیشم

تو بودی تمام هستی مستی راستی تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته من


دلم گرفته......


سلام..
دوباره اینجا رو راه انداختم..
دانشگاه تموم شد دیدم حوصلم سر میره گفتم یه جوری خودم سر گرم کنم..

فعلا هم حال مطلب گذاشتن ندارم..

با بای تا بعد....